سفارش تبلیغ
صبا ویژن


منوی اصلی
همسنگران جنگ نرم
مراجع عظام تقلید
آمار وبلاگ
  • همراهان امروز :5
  • همراهان دیروز : 19
  • کل همراهان : 174167
  • تعداد کل یاد داشت ها : 128
  • آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 2:50 ع
آهی از درون

 


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

این جانب بر خود لازم دانستم که بعد از دستنوشته ام در تبیین جایگاه شادی و غم در شیعه، نسبت به مطالعه ی چندباره ی دلنوشته ی عزیزدلمان، و نقدی بسیار خودمانی اقدام کنم

البته که برادر بزرگوارمان، نیت خیر داشته اند؛ ولی به طور ناخواسته، وارد بحث اعتقادی گشته اند که موجب خشنودی قلب خیلی ها شده (که نمونه اش، در نظرات برخی از مخاطبین، هویداست)

امیدوارم که  ایشان هم به حسن نیت بنده اطمینان داشته و درک کنند که برخی نقدهای بنده، یک قطره از دریای درد دل های بنده است که چندین سال است در سینه ام غوغا میکند

لازم به ذکر میدانم اعلام کنم که مخاطب بنده، فقط جناب آقای نویسنده (که ارادتمندشان هستم)، نمی باشد؛ بلکه مخاطب کلام، هر کسی است که در پست و مقامی است و دارای عقیده ی ایشان می باشد و هرکسی که با مطالعه ی شبهه ی ایشان، عقب گرد در افکار پیدا کرده است.

متن اصلی آقای نویسنده، به رنگ مشکی و مطالب بنده، به رنگ سبز مشخص گشته است.

..........................................................................................

اَلا اِنَّ اولیاءَ الله لاخَوفٌ عَلَیهِم وَلاهُم یَحزَنون ( یونس 62 ) 

“آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‌شوند” .

*بنده هر چه متن را بررسی کردم، ربط بین آیه و متن را متوجه نشدم

اصلا شأن نزول آیه چیست؟

آیا این حزن، غیر از آن حزن و غم و ماتمی نیست که نویسنده ی محترم به آن اشاره میکند؟؟؟!!!

 در دین مبین اسلام ، برای شاد بودن و پرهیز از غم و غصه و ناراحتی تأکید شده ، تا جایی که در قرآن کریم ، شاد بودن به عنوان یکی از نشانه‌‌‌‌‌‌‌های دوستان خدا بیان شده است اما با این حال چرا برخی، اسلام را مساوی با غم و اندوه و عزاداری می‌دانند !؟

*آیه ی شریفه ی مورد نظر،‌ذکر نگشته

یکی از دلایل مهم، عملکرد بعضی از متدّینین است،

 و دلیل چنین رفتاری از برخی مردم مذهبی هم فهم نادرست و ناقص از آموزه‌های اسلامی است .

 به این حقیقیت تلخ از زبان آیت الله شهید مطهری « ره » توجه کنید : « برخی مقدس مآب‌های ما که همیشه از مردم دیگر ، بهای تقدس می‌خواهند، همیشه چهره‌های عبوس و اخم‌های در هم کشیده دارند و هیچ وقت حاضر نیستند یک تبسّم به لبشان بیاید ، گویی لازمه‌ی قدس و تقوا ، عبوس بودن است !! »

*غم و ماتم(با تمام انواعش)، ‌با عبوس بودن،‌بسیار متفاوت است؛

سخن شهید حجت الاسلام مطهری رحمه الله علیه، در باب عبوسیّت است، ‌نه غم و اندوه (آن هم برای اهل البیت) که البته شهیدمطهری، خودشان هم اهل روضه بوده و کتابی هم با عنوان: "روضه های شهیدمطهری" چاپ شده است.

حضرت علی (ع) فرمودند : انسان با تقوا بشاش بودن و نشاطش در چهره‌اش آشکارا و غصه و ناراحتی را در دلش پنهان است در صورتیکه در جامعه کنونی ما کمتر به این مهم توجه می‌شود !!

*اگر منظورِ امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام، غم و اندوه از شهادت اهل البیت عصمت و طهارت است،‌این نقد بر خودشان وارد است که یاامیرالمومنین! چرا در عزای رسول الله و همسرت فاطمه زهرا،‌غم  اندوهت را ظاهر کردی؟!!!!!!!!!!!

و همچنین بر همسر مکرمه اش فاطمه زهرا سلام الله علیها که با وجود داشتن مقام عصمت، در غم رسول الله، و همچنین در مظلومیت امامش امیرالمومنین گریه و زاری میکرد تا جایی که جبرئیل امین برای دلداری ایشان نازل شد و معروف است که اهل مدینه گفتند: یاعلی! به فاطمه بگو که یا شب گریه کند یا روز!!!!!

اما اگر منظور، غم و اندوه شخصی و دنیایی است، ‌بله؛ ‌مطمئنا باید در جامعه،‌ پنهان کند و با چهره ای شاد و بشّاش وارد جامعه شود به گونه ای که گویی غمی بر دل ندارد.

شایسته است به گونه‌ای عمل نکنیم تا بهانه به دست دشمنان اسلام داده و به غلط ما را “مرده پرست” بخوانند و بگویند شما که در شهادت ائمه (ع) و بزرگان خود این همه عزاداری و بر سر و سینه می‌زنید و اینقدر هزینه می‌کنید . چرا برای تولد آنان خوشحالی و شادی خود را ابراز نمی‌نمایید ؟!

*جناب آقای نویسنده!

اولا اگر بخواهیم بهانه به دست دشمنان اسلام ندهیم، باید تمام مقدساتمان را کنار بگذاریم؛ چون تمام مقدساتمان برای آنها مسخره است

ثانیا از کی تا حالا، دین ما برای دشمنان محترم شده که بخواهند نسبت به ضعف عملکردمان خدشه واردکنند؟؟؟؟

یعنی همان دشمنان دین که تمام امکانات را برای نابودی شیعه به کارگرفته اند، همان ها نسبت به اینکه چرا مثل عزاداری برای اهل بیت، در میلاد آنان، ابراز خوشحالی نمی کنیم، اشکال میکنند؟؟؟؟؟؟؟ چقدر دشمنان دلسوزی داریم!!!!! باید قدر این دشمنان را  دانست!!!!

 

و در اینجا نقدی بر عملکرد برخی دستگاهها و گروههای مذهبی وارد است که برای مراسم عزاداری از هفته‌ها و بلکه ماهها قبل برنامه‌ریزی و هزینه می‌کنند و به دنبال اعتبار و نقدینگی و جمع‌آوری کمکهای مالی بوده ( که البته بجا و شایسته است ) لکن برای آیین جشن و مولودی ائمه معصومین (ع) کمترین توجه و برنامه‌ریزی را انجام نمی‌دهند !

به عنوان مثال میتوان به حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره کرد که در3مقطع میبایست مراسم برگزار کرد، دو مقطع به مناسبت شهادت ایشان مراسم عزاداری برگزارمی‌شود که بحمدالله هر سال بهتر و بیشتر از سال قبل فعالیت و تلاش و برنامه ریزی صورت می‌گیرد ، و یک مقطع آن ، روز میلاد آن بزرگوار است که متأسفانه بسیار کم‌ رنگ و کم توجه و کمترین اقدامات و برنامه ریزیها صورت نمی‌پذیرد !

*آقای نویسنده! شما برای ازدواج فرزندانتان، از چند ماه قبل، ‌برای جمع آوری هزینه ها، تلاش میکنی؟؟؟؟

یا اگر مراسم سالگرد یکی از رفتگان (به دیار باقی) از نزدیکانتان باشد، ‌آیا از قبل، به فکر تهیه ی امکانات و برگزاری مراسم باشکوه در شأن مرحوم نیستید؟

ضمنا آیا،‌این گروه های مذهبی، از جیب شما خرج میکنند؟ یا اصلا شما، نقشی در مراسماتشان دارید؟

( لکن برای آیین جشن و مولودی ائمه معصومین (ع) کمترین توجه و برنامه‌ریزی را انجام نمی‌دهند ! )

 این جمله را به یاد داشته باشید، تا تمام بچه هیئتی هایی که با زحمت شبانه روزی، در احیای میلاد معصومین علیهم السلام تلاش کرده اند (وبرخی از آن ها به چشم شما و همکارانتان نیامده، یا شاید آن شبانه روزها، در شهر نبوده اید تا مشاهده کنید)، روز محشر جلویتان را بگیرند؛

اما بچه هیئتی، خوب میداند که حساب برادران دینی خود را در همین دنیا ببخشد و چشم پوشی کند

لکن بنده به نوبت خودم متاسفم برای کسانی که کوتاه نظری میکنند و نسبت به مسائل دور و برشان، ناآگاهانه سخن میگویند

مگر بچه های ستاد مردمی فاطمیه،‌ سال گذشته کاروان شادی به مناسبت میلاد حضرت زهرا راه اندازی نکردند؟؟؟؟

کردند؛ اما مگر با تهدید مسئولین شهری نسبت به عدم برگزاری روبه رو نشدند؟

یادم نرفته که آقای ..... گفت: اگر برگزار بشود، از طریق نیروی انتظامی جلوگیری میشود؟

هنوز بغض و گریه های مخفیانه ی خودم یادم نرفته در این مصیبت که چگونه مسئولین شهری، کینه های سیاسی خودشان را، با منع برگزاری مجلس شادی اهل بیت تلافی میکنند!!!

آقای نویسنده! شما آن موقع، کجا بودید؟ چرا حمایت نکردید؟

و اگر امسال،‌ اقدامی برای برگزاری خیلی از مراسمات خیابانی نمی کنیم، به خاطر کینه ی خیلی از آقایان مسئول است که باید فردای قیامت، حضرت زهرا بین ما  وآنها حکم کند

باز میخواهید بگویید : کمترین اقدامی و تلاشی صورت نگرفته؟

آقای مسئول و آقایان مسئول! کاری کرده اید که حتی برخی از نوجوان هایی که همراه و هم پایم به میدان آمده اند، دل خوشی از شما ندارند؛ آن ها هم فهمیده اند که چه برخوردهای زشتی با عاملین فرهنگی می کنید

آقایان مسئول! کاری کرده اید که دیگر خسته شده ایم

بعضی ها خیال میکنند، دشمن ما فقط ماهواره و سایت های غربی و وهابی و سلفی و جنسی و این مزخرفات دنیایی است؛ اما به این باور رسیده ام که برخی از همین نان خورهای نظام شیعی، عامل دشمن هستند

مگر مقام معظم رهبری نفرمود: کار فرهنگی شوخی بردار نیست؟؟؟

پس چرا برخی از آنهایی که ادعای ولایتی بودن میکنند، و نان خور همین نظام ولایی هستند، اینگونه مسایل فرهنگی را به سخره گرفته اند؟

ای کاش همه مداحان عزیز و دستگاهها و گروههای مذهبی توجه بیشتری نموده و هر چیزی را به جای خودش مطرح کنند، اسلام را همیشه گریان نشان ندهند، اگر به برخی احادیث توجه کنیم متوجه خواهیم شد که ائمه معصومین (ع) برای شاد کردن دل مردم بیشترین تأکید را نموده‌اند .

*در غم عزیزان از دست رفته هم باید به مداح بگوییم: آقای مداح! مردم را نگریان؛ اسلام دین شادی است

مگر نه این است که هر چیز به جای خودش؟

 قبول  دارم، ولیکن عزاداری اهل البیت هم به جای خودش، گریه و زاری برای اهل البیت به جای خودش؛

البته که هزینه های میلیونی هم جای خودش، که از جیب ملت به دست میاید و به جیب ملت (یعنی آقای حسینی پور و ارکستر و دی جی ) بر میگردد؛ آن هم به بهانه ی تقارن میلاد امیرالمومنین!!!!! و روز چهارم خرداد (که البته مهمترین دغدغه ی فرهنگی مردم دزفول این بود که اسم شهرشان وارد تقویم بشود، که شد؛ وباوجود درج نام دزفول در تقویم، تمام مشکلات فرهنگی، حل شد) و افتتاح تقاطع غیرهم سطح جانباز!!!!! چقدر عملکرد فرهنگی مهمی بود (که البته برایم سوال است که چه برنامه ی فرهنگی برای شادی مومنین تدارک شده بود که علمای بزرگوارِ حاضر در لحظه ی افتتاح، توقف بیش از حد در آن جا را جایز نمی دانستند!!!!)؛

و البته شما، به گفته ی خودتان (در پاسخ به یکی از نظردهندگان سایت دز ان ان)، فقط نقش نظارت دارید؛

 پس حتما این جشن و جشن های مشابه، بسیار اسلامی برگزار گردیده که نظارت شما،‌اعتراضتان را  در پی نداشت؛ وگرنه باید آن جا دستنوشته مینوشتید و اعلام می کردید که این ها، عینِ حرام است؛ آن جا باید اعلام برائت می کردید، اما متاسفانه، کسی دیواری کوتاه تر از اهل البیت و محبین آن بزرگواران ندیده

امام رضا (ع) به “ریان بن شبیب” می‌فرماید : اگر دوست داری در درجات عالی بهشت با ما باشی ، به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش ( بحارالانوار ج 22 ص 286 )

آیا به راستی ما شیعیان تنها در ایام حُزن علاقه‌ی خود را نسبت به ائمه معصومین (ع) نشان می‌دهیم یا اینکه در ایام شادی نیز ارادت خود را ابراز می‌داریم ؟

*این سوالی است که بنده از آقای نویسنده دارم: آیا ما شیعیان اهل عمل به حرفهای خود هستیم؟

بعضی ها اصرار دارند مثل "سوزن" عمل کنند!!!!!

سوزن؟؟؟!!!!!

بله، سوزن؛ سوزن برای همه لباس می دوزد؛ درست؟  اما خودش لخته، لباس به تن نداره

کلام وحی الهی، حکایت از آدم های سوزنی داره: لِمَ تَقولونَ ما لاتَفعَلون؟ (چرا حرفی میزنید که به آن عمل نمیکنید)

در این میان ، بعضی از اقشار یا افراد خاص ، که نقش اساسی در جامعه مذهبی دارند ، هم ناخواسته در جهت ترویج ایده‌ی غلطِ « محوری بودن غم » در اسلام ، حرکت می‌کنند که البته مورد نکوهش بزرگان دین هم قرار گرفته‌اند تا جایی که رهبر معظم انقلاب در دیدار با برخی مداحان فرمودند : من بارها به مداحان اعتراض کرده‌ام که جلسه جشن مولودی را به مجلس عزاداری تبدیل نکنند، روضه خوانی خوب است اما نگذارید وانمود شود که عواطفی که مردم نسبت به ائمه دارند در گریه و عزاداری منحصر است .

*البته جناب آقای نویسنده که تبحّر خاصی در گره زدن موضوعات به هم دارند، باید به این نکته توجه کنند که به استناد نقل خودتان از بیانات حضرت آقا، "جشن مولودی گرفته میشود، اما """بعضی""" از آن ها منتهی به روضه خوانی میشود"؛

 پس با این تفسیر، کمترین تلاش و اقدامی میشود!!!

و باز هم رهبر عظیم الشأن ما در دیدار با مسئولین صدا و سیما فرموده است که : یکی از ضرورتهای جامعه لبخند است، لبخند یکی از نیازهای زندگی انسان است، چرا که زندگی بی‌لبخند و بدون شادی، زندگی دوزخی است، و زندگی بهشتی، زندگی با لبخند است .


و اینک از یکایک شما برادران و خواهران عزیز و خوانندگان این مطلب انتظار می‌رود که اگر دوست داشتید در پایان این متن، با یک لبخند زیبا ما را مهمان بفرمایید .

*چشم آقای نویسنده؛ یه لبخند کمه؛ هزاران لبخند طلایی تقدیم به شما

لبخندی از سرشورو شوق و عشق به ائمه اطهار علیهم السلام

*البته این لبخند را خیلی از مغرضین،‌ تقدیم کردند به ریش گروه ها و فعالین موثر در جامعه ی اسلامی و البته بعضی ها هم، این لبخندها را به خنده های مستانه تبدیل کردند نثار به همان ریش ها

اما ما به حسن نیت شما میگیریم.

شما حرف دل خودتان را زدید؛ به من و شما چه مربوط است که دیگران، چه واکنشی نشان میدهند؟!!!!!!!!!!!!

سپاسگزاریم از نصیحتهای برادرانه ی شما

« والسلام »

* عضو و رئیس کمیسیون فرهنگی ..................

 

 






      


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

قال ابو الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام: یابن الشبیب! إن سَّرَّک أن تکون مَعَنا فی الدَّرجات العُلَی مِن الجنان، فَاحزن لحزننا و افرح لفرحنا و علیک بولایتنا

امام رضا علیه السلام به یکی از یاران خود (پسر شبیب) فرمود:

اگر خوشحال میشوی که همراه ما در والاترین درجات بهشت باشی، پس در حزن ما محزون باش و در شادی ما شادباش؛ و بر تو باد ولایت ما (ولایت پذیری از ما)

به این فرمایش گرانبها از امام رضا علیه السلام، از سه حیث می توان نگاه کرد:

نگاه اول اینکه، به خاطر آن که امام رضا علیه السلام،‌این سخن را در اولین روز محرم، فرمودند، باید آن را فقط مختصّ به ایام عزاداری اهل البیت علیهم السلام بیان و عمل کنیم.

نگاه دوم اینکه به خاطر فرمایش امام علیه السلام که فرمودند: "... و در شادی ما شاد باش"، آن را در مقابل عزاداری افراطی!!! عده ای از محبّین اهل البیت علیهم السلام بیان کنیم تا نکند دیگرانی، ما را به "قوم مرده پرست" معرفی کنند، و نکند دین اسلام و مذهب شیعه، به عنوان دین و مذهب عزا و ماتم و گریه معرفی شود.

نگاه سومی هم وجود دارد و آن این است که با قبول ولایت اهل البیت علیهم السلام، همچنان که برای ترویج عزای آن ها تلاش می شود، برای ترویج و اقامه ی شادی آن بزرگواران نیز تلاش شود.


اما بر اساس نگاه اول، بعضی ها اعتقاد دارند که باید همیشه ی سال را در عزا بود و لباس مشکی به تن داشت و...

این نگاه،‌ قطعا نمی تواند نگاه درستی باشد و از جانب دین، مردود است

اصل در اسلام، شادی است، مگر اینکه خلافش پیش بیاید؛ و خلاف شادی، هر واقعه ای است که انسان را محزون و یا ماتم زده کند.

و بر اساس نگاه دوم، عده ای معتقدند که باید مملکت، همیشه در شادی و شور و نشاط باشد.

بله؛ تا این جای عقیده، هیچ خدشه ای وارد نیست

اسلام واقعی و بدون تحریف، چهار عید را به عنوان بزرگترین اعیاد اسلامی معرفی کرده: عیدغدیرخم(بزرگترین عیداسلام)، عید فطر، عید قربان، عید جمعه؛

و در کنار این اعیاد، عید مبعث، میلاد اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، سالروز ازدواج امیرالمومنین علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا سلام الله علیهما، 9 ربیع الاول و....... از مهم ترین اعیاد اسلامی می باشد.

آیا این ها، از مصادیق شادی نیست؟

تا این جا،‌ اصل بر شادی است و تا زمانی که خلافش واقع نشود، باید مملکت شیعی، یکپارچه در شادی اهل البیت علیهم السلام شاد باشند.

اما زمانی که خلاف این موضوع (یعنی خلاف شادی) واقع شود، امام رضا علیه السلام برای مومنین چه دستوری دارد؟

می فرماید: " فاحزن لحزننا؛ پس در حزن ما محزون باش "

اگر غدیر را فراموش کردند و برای بیعت گرفتن اجباری، به خانه ی امامشان امیرالمومنین حمله کردند و همسرش را مجروح کردند و نهایتا و را به شهادت رساندند، محزون باش؛ ماتم زده باش؛ چرا؟ چون که خلاف شادی واقع شده

اگر حدیث غدیر فراموش شد و فرق علی در محراب شکافته شد، ماتم زده باش؛ چون که خلاف شادی واقع شده......


مخاطب کلام، تا زمانی در خانه و خانواده ی خودش شاد خواهد بود، که واقعه ای خلاف شادی برایش اتفاق نیفتد.

در یک خانواده، "ازدواج، تولد، خانه دار شدن، ماشین دار شدن و..." می توانند از مصادیق شادی باشند.

اما هنگامی که خلاف یکی از این مصادیق واقع شود؛ یعنی " ازدواجی به طلاق بینجامد، عزیزی فوت کند، خانه ای آتش بگیرد، ماشی، اموال و دارایی خانواده ای به سرقت رود یا آتش بگیرد یا...." چه حالتی برای اعضای آن خانواده به وجود می آید؟


پس امام عزیزتر از جانمان علی بن موسی الرضا علیه السلام، در حین اینکه دستور به شادی داده،‌دستور به حزن نیز داده است.

اما این دستور به چه کسانی داده است؟

به تمام سازمان ها، نهادها، مجموعه ها و اشخاصی که ادعای ولایی بودن دارند؛

یعنی هر کس که ادعا میکند ولایت اهل البیت علیهم السلام را قبول دارد و خودش را شیعه و محبّ آن ها می داند، وظیفه دارد هر آن چه در توان دارد، به کار گیرد و در ترویج حزن و شادی آن ها بکوشد.

اما آن دسته از شیعیان و محبین که به هر دلیلی، توان انجام کاری را ندارند، نباید علاوه بر اینکه کاری نمی کنند، موجب تضعیف دیگرانی بشوند که مشغول به انجام دستور امام رضا علیه السلام هستند.

اگر واقعا شیعه و محبّ هستند، باید در هر مقداری که میتوانند، به میدان بیایند و در غیر این صورت، به گوشه ای بنشینند و نظاره گر باشند!!!

و اگر به میدان نیامده و فقط کارشان انتقاد و گوشه و کنایه زدن شده،‌ چه فرقی می کند بین آن ها و منافقینی که دوران پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم،‌همین کار را می کردند و آن همه آیه و روایت در طعن و مذمّتشان وارد شده؟

چه فرقی بین آن ها و شبکه های ماهواره ای ضدّشیعی وجود دارد؟

چه فرقی بین آنها و سایت هاو وبلاگ های ضدّشیعی وجود دارد؟

چه فرقی بین آن ها و.....

اگر عده ای عَلَمِ عزای اهل البیت را عَلَم کرده اند، آن قدر مرد هستند که تا این جا آمده اند،

حالا شما به جای این که بنشینی و دستنوشته بدهی،‌یا به دستنوشته های به ظاهر زیبا و منطقیِ آنان که سراسر مغالطه است، بَه بَه و چَه چَه بزنی، برای برداشتنِ عَلَمِ شادی اهل البیت علیهم السلام (که ادعا میکنی بر زمین مانده است) قدمی بردار؛ که اگر بتوانی و برنداری، در مقابل خدا مسئولی و باید پاسخگو باشی.

البته قبل از آنکه تصمیمی برای برداشتن این عَلََم بگیری،‌سیره ی اهل البیت علیهم السلام را درباره ی شادی، به دقت مطالعه کن تا نکند همچون نیمه ی شعبان، جامعه اسلامی را به فضاحت بکشی، به گونه ای که جای نفس کشیدن مومنین در شهر دارالمومنین نباشد، و کنترل شهر، از دست نیروهای نظمیه و مسئولین شهری هم خارج شود!!!!!!! و نتیجه اش به جای خشنودی امام زمان ارواحنافداه، دل خونیِ آقا باشد.....

عده ای،‌استعدادشان در برپایی مجالس عزاداری است و میتوانند بگریند و بگریانند

از سوئی،‌عده ای هم استعدادشان در برپایی مجالس شادی و شادکردن مومنین است

و بر هیچ کدام از این دو دسته،‌عیبی نیست؛

اما مخاطب عزیز! من و شما، جزو کدام دسته ایم؟؟؟؟؟

لازم است به جای نوشتن مقاله و بیانیه و ...، قدری محاسبه ی اعمال و گفتار خود کنیم

قدری به خود بیاییم و اراده های خود را کنترل کنیم،‌تا نکند خدای ناکرده، به هر قصد و نیتی،‌عملی را انجام دهیم، یا حرفی بزنیم یا مطلبی بنویسیم که در این دنیا،‌عده ای هواداریمان کنند و یا وجهه ای اجتماعی پیدا کنیم؛ ولی بر اثر همین عمل یا مطلب، روز محشر، شرمنده ی حضرت امیرالمومنین و فاطمه زهرا و فرزندانشان شویم.

در پایان، از همه اقشار مردمی،‌بالاخص جوانان،‌به ویژه صاحب نظران،‌صمیمانه دعوت میکنم تا برای احیای امر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و تحقّق دستورشان مبنی بر ترویج فرهنگ، حزن و شادی اسلامی،‌به میدان بیایند و همه با هم،‌در کنار هم، با هم اندیش،‌زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بشیم و سیلی محکمی به تمام فرقه های ضدشیعی بزنیم که با تمام وجود،‌با همه امکانات مدرن روز، به میدان آمده اند تا اعتقاداتمان را سست کرده، دل هایمان را از هم دور، و در نهایت،‌ضربه ی اصلی که به نابودی شیعه بینجامد را وارد کنند.


والسلام علی من اتّبع الهدی

حجت اله شیربتی

سه شنبه 1393/1/26


     










      

سلام به همه دوستان عزیزم

استادعزیزو بزرگوارم (حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم شهباز) که نورچشم بنده هست، چندسالی است که کتابهای ارزشمندی باموضوع مسائل جنسی نگاشته اند که بحمدالله در سراسر کشور توزیع شده و راهکارهای بسیار ظریفی پیش پای جوان و نوجوانان عزیز که با این مسائل دست و پنجه نرم میکنند، گذاشته. و انصافا دست مریزاد داره

دوجلد از جدیدترین کتب استادم را براتون با اطلاعیه آوردم، و مابقی کتب هم انشاءالله براتون معرفی می کنم.

به قلم این استاد ارزشمند، این کتب نوشته شده: عاقبت آزار والدین، عظمت یک نگاه، جوان و تلفن همراه، رهایی از خودارضایی، و دو کتاب که در زیر، معرفی شده اند.

دو کتاب «پیشگیری از گناهان جنسی» قیمت پشت جلد 4000 تومان و «عاقبت گناهان جنسی» قیمت پشت جلد 4500 تومان با 30درصد تخفیف  و از طریق پست قابل ارائه به دوستان می باشد. جهت خرید، یک ایمیل حاوی شماره تلفن و آدرس به Danaketab@gmail.com  ارسال فرمایید. ضمنا هزینه پستی بر عهده خریدار می باشد. در صورتی که تعداد درخواست زیاد باشد تا 50 درصد تخفیف (بستگی به تعداد درخواست) امکان پذیر می باشد.

 






      

وضعیت مدینه بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه وآله:

1.حیرت و نگرانی

با رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله، مدینه را بهت و نگرانی فرا گرفت؛

اما نگرانی چرا؟

الف.نگرانی از عظمت مصیبت رسول الله

ب.نگرانی از آینده ی حکومت اسلامی

 

الف.نگرانی از عظمت مصیبت رسول الله

برای درک عظمت مصیبت رسول الله، باید عظمت خود رسول الله را درک کرد

او که اولین کسی بود که در جواب (الست بربکم؟)، (بلی) گفت

و مفتخر به مقام حبیب الله بود

او که خدا، در مقام تجلیلش، خود به میدان آمده و می فرماید: ( ان الله و ملائکنه یصلّون علی النبیّ) "همانا خدا و ملائکه اش دائما در حال درود فرستادن بر نبی هستند...."

او که عصاره ی انبیای الهی است؛ (هر چه خوبان همه دارند، او یکجا دارد).....

حالا مردم، با رفتن او به حالت بهت و حیران و نگرانی رسیده اند.....

 

ب.نگرانی از آینده ی حکومت اسلامی

مردم نسبت به آینده ی اسلام و حکومت اسلامی نگرانند

آیا کار اسلام به کجا می کشد؟

دشمنان خارجی مثل ایران و روم چه میکنند؟

دشمنان داخلی مثل منافقین از صحابه چه میکنند؟
ابوسفیان ها چه میکنند؟

انصار چه میکنند؟

مهاجرین چه میکنند؟.........

2.نظام حاکم بر عرب

نظامی که بر عرب حاکم بود، نظام قبیله ای است

هر قبیله، یک رئیس دارد و افراد قبیله

افراد قبیله، تابع محض رئیس هستند و رئیس قبیله، همه کاره ی قبیله

اگر قرار باشد عقدی یا طلاقی انجام گیرد، رئیس قبیله تعیین میکند

اگر قرار باشد حرام و حلالی تعیین شود، رئیس قبیله آن را تعیین میکند.....

و.........

در تاریخ نگاه کنید ببینید در بیعت رضوان که در سال هفتم هجری اتفاق افتاد، از بین 900 نفری که همراه رسول الله بودند، نزدیک به 400 نفر، با رسول الله بیعت نکردند تا اینکه خلیفه دوم بیعت کرد

یعنی یا رسول الله! اعتبار تو به خلیفه دوم است

اگر او بیعت کند، ما هم بیعت میکنیم و اگر بیعت نکند، ما هم بیعت نمی کنیم......

3.نداشتن یاران مخلص و توانمند برای امیرالمومنین

صبر علی علیه السلام دو کار کرد:

الف. قیمت یاران مخلص را نشان داد

ب. زشتی، پستی و پلیدی یاران بی وفا را نشان داد

صبر علی علیه السلام به همه نشان داد که در مدینه، مرد پیدا نشد تا او را یاری کند

ابن ابی الحدید معتزلی (سنی مذهب) می گوید: علی شبانه زهرا را بر مرکب سوار می کرد و دست حسنین را در دست میگرفت و به درب خانه ی انصار و مهاجرین میرفت و به آنها میگفت: مگر من علی نیستم که در فلان جا و فلان جا با من بیعت کردید؟ مگر این فاطمه نیست جگر گوشه ی رسول الله؟ مگر اینها حسنین نیستند میوه های دل رسول الله؟ پس چرا مرا یاری نمی کنید.......

 

ادامه دارد..... 

 

 






      

سلام ای قبر پنهان مدینه......

سلام ای مادر پهلو شکسته......

چند وقتی بود که به خاطر مشغله های مطالعاتی و فرهنگیری، امکان به روز رسانی نداشتم

اما حالا بعد از این فاصله ی زمانی آمدم....

حالا از کجا شروع کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فاطمیه.....

از کجای فاطمیه شروع کنیم؟؟؟؟؟

بگذارید تا در این پست، فقط یه سوال کنم:::

آیا می دانیم صحیفه ملعونه چیست؟

تا حالا فکر کردی ریشه ی همه ی ظلم و جنایتهایی که علیه شیعیان سرتاسر جهان میشه، چیه؟؟؟؟

بحرین، قطیف، احصاء، سوریه، ..........

میدونی ریشه ی غیبت امام زمان من و شما چیه؟

میدونی ریشه ی شهادت امام حسن عسکری چیه؟

ریشه ی شهادت امام هادی.....؟

ریشه ی شهادت امام جواد....؟

ریشه ی شهادت امام رضا.....؟

ریشه ی شهادت امام موسی کاظم....؟

ریشه ی شهادت امام جعفر صادق.....؟

ریشه ی شهادت امام باقر.....؟

 ریشه ی شهادت امام سجاد......؟

ریشه ی واقعه ی عاشورا......؟

ریشه ی زهر هلاهل و معده ی پاره پاره ی امام مجتبی...؟

ریشه ی شمشیر زهرآلود ابن ملجم و فرق شکافته ی مولایمان امیرالمومنین.......؟

ریشه ی درب سوخته و غلاف شمشیر و پهلوی شکسته ی مادرمان زهرای شهیده.......؟

ریشه ی دستان بسته ی امیرالمومنین علی بن ابیطالب با طناب و کشیدن او تا مسجد رسول الله.....؟

ریشه ی یوم الخمیس (قضیه ی نرساندن قلم و کاغذ به رسول الله برای نوشتن وصیت نامه)........؟

و ..........

هنوز بخوام از جنایتهای یه مشت حرام زاده بگم، باید تا صبح بشینم و بگم....

بذارید بیشتر از این، فضا آلوده نشه از جنایتهاشون

 

اما واقعا ریشه ی همه ی اینها چیه؟

حتما می گی: سقیفه ی بنی ساعده!!!!!!!!!

آفرین! دقیقا زدی توی خال

اما تا حالا فکر کردی ریشه ی سقیفه ی بنی ساعده چیه؟

 

این متن را به دقت بخون:

اگر محمد کشته شود یا بمیرد، نخواهیم گذاشت خلافت به اهل بیتش برسد...

 

این، خلاصه و  اصل نوشته ای است که توسط 5 نفر(اصحاب صحیفه) در حجة الوداع نوشته شد و مخفیانه در کعبه دفن شد و اصحاب سقیفه، در مورد آن، هم پیمان شدند و چه خوب هم به آن عمل کردند......

 

قال الصادق علیه السلام: لمّا کتب الکتاب، قتل الحسین علیه السلام

امام صادق علیه السلام درباره ی آن صحیفه می فرماید: آن وقتی که این صحیفه نوشته شد، حسین علیه السلام به شهادت رسید(یعنی ریشه شهادت امام حسین علیه السلام، در صحیفه ی ملعونه است.....) 






      

همه آماده شروع عملیات بودند، اما پشت یک میدان مین گیر افتاده و مانده بودند. جالب اینکه بچه‌های شناسایی سه ماه تمام روی این معبر کار کرده بودند و همه چیز شناسایی شده بود، اما معلوم نبود چرا آن شب همه چیز قفل شده بود.


شهید مصطفی ردانی پور به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد. پس از اینکه قرآن را بست گفت: «از این معبر نمی‌رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد.

گردان‌ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعدا در بررسی‌ها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی‌ها را دور زده بودیم.

 






      

امروز93/1/1، مقام عظمای ولایت، در سخنرانی خود در حرم امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، به مباحث اقتصادی و فرهنگی فوق العاده مهمی پرداختند که برای هر نیروی کارآمد، لازم است که نسبت به آن، مطالعه و تحقیق و تبیین کند.

اما یک قسمت از فرمایشات معظم له، بسیار چشمگیر بود که بنده آن را خطاب به آقایان مسئول کوته نظر شهرم نقل میکنم؛ شاید به خاطر حفظ ادعای ولایت مداری هم که شده، نسبت به عقاید خام خود، تجدید نظر کنند و کاسه ی داغ تر از آش نشوند:

....اما آنچه که نقطه مهمتر عرض من است خطاب به جوانانی است که در سراسر کشور فعالیت های فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. آن جوانان که در تهران و استانهای مختلف و بسیاری شهرها، کار فرهنگی میکنند با اراده خودشان و با انگیزه خودشان. کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده؛ اینها کار را هر چه می توانند به صورت جدی ادامه دهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانان مومن و انقلابی نقش بسیار زیادی را در پیشرفت کشور ایجاد کرده.






      

امسال فرا رسیدن سال نو مصادف است با دو فاطمیّه و مراسم یادبود شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام صدّیقه‌ی کبری (سلام الله علیها). این تقارن موجب میشود که ملّت ما ان‌شاءالله بتوانند از برکات انوار فاطمی بهره ببرند و خود را در شعاع تعالیم آن بزرگوار قرار بدهند و خود را منوّر کنند به انوار هدایت الهی که به وسیله‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) و خاندان پیغمبر به همه‌ی مردم عالم اهدا شده است.







      

شاید خیلی ها با صاحب این عکس آشنا باشند.


یک بوکسور سیاه پوست آمریکایی که در زمان خودش، تیتر اول روزنامه ها، مجلات و خبرهای خبرگزاری های جهان را به خودش اختصاص داده بود.

او پس از تشرف به اسلام و آیین تشیع نام «محمد علی» را برای خود برگزید. در آن روزگاری که مسابقات او در صدر اخبار بین المللی جای داشت یکی از شرکت‌ها از ایشان برای انجام مسابقه‌ای برای شش ماه بعد دعوت می‌کند، قرار داد امضاء می‌شود، مهمان‌ها دعوت می‌شوند، سالن برگزاری مسابقه اجاره می‌شود، دو ماه از این قرار داد می‌گذرد، وی برای تنظیم برنامه‌ای به سررسید خود مراجعه می‌کند و متوجه می‌شود که روز مسابقه با روز عاشورا مصادف است. به شرکت برگزار کننده مسابقه تلفن می‌کند و می‌گوید:
من در آن روز از مسابقه معذور هستم، باید چند روز جلوتر یا عقب‌تر انجام شود. طرف قرارداد می‌گوید به هیچ وجه امکان پذیر نیست، ما سالن کرایه کردیم، هتل رزرو کردیم، بلیط هواپیما برای مدعوین گرفتیم و هرگز نمی‌توانیم آن را تغییر بدهیم. «کلی» می‌گوید:
آن روز مصادف با روزیست که هم کیشان من در آن روز مراسم عزاداری دارند، اگر من آن روز مسابقه بدهم شماری از شیعیان به جای عزاداری در خانه نشسته، مسابقه مرا تماشا خواهند کرد و من در محضر سالار شهیدان شرمنده خواهم بود. سر انجام میزان خسارت آن شرکت را بر آورد می‌کنند، آقای «کلی» دو میلیون دلار به عنوان خسارت به آن شرکت می‌پردازد و تاریخ مسابقه را تغییر می‌دهند.
«کلی» مسلمان جغرافیایی نبود، او پس از تحقیق به حقانیت اسلام و تشیع پی برده بود، از آیین اجدادی خود دست کشیده، به شرف اسلام و تشیع مشرف شده بود، از این رهگذر برای مراسم عزاداری سالار شهیدان چنین بها می‌داد و برای این که شماری از شیعیان را با تماشای بازی خود، از شرکت در عزاداری مانع نشود، مبلغ دو میلیون دلار خسارت پرداخت.






      
زندگی93 به سبک ......

اللهم صلّ علی فاطمة و ابیها وبعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها

سلام

سال92 با همه ی اتفاقات شیرین و تلخش گذشت

و سال 93 با هزاران راه نرفته در پیش روی ما، آغاز شده

سال نو شمسی را به همه هم میهنان عزیز و گرامی، تهنیت عرض میکنم.

اما یادمون باشه، سال که تحویل شد، یعنی:

یک سال از کوپن عمرمون کم شد

و یک سال به سابقه عمرمون اضافه شد و پرونده ی دید برامون باز شد

مواظب باشیم که تا حالا، هر چی بوده، از حالا، یه تصمیم کبری بگیریم

من تصمیم می گیرم که از حالا، طوری زندگی کنم که مورد پسند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشه

می دونید چطوری؟

زندگی به سبک فاطمه زهرا سلام الله علیها!!!!!

آخه خود آقا فرمودند: بهترین الگوی من، مادرم حضرت زهراست.

عمرتون، بهارتون، لحظه هاتون فاطمی باد...

الهی آمین