سفارش تبلیغ
صبا ویژن


منوی اصلی
همسنگران جنگ نرم
مراجع عظام تقلید
آمار وبلاگ
  • همراهان امروز :8
  • همراهان دیروز : 17
  • کل همراهان : 174002
  • تعداد کل یاد داشت ها : 128
  • آخرین بازدید : 103/9/2    ساعت : 12:18 ص

السلام علیک یا مولا کل مومنٍ و کل مومنة

یا امیرالمومنین

 

 13رجب المرجّب، سالروز میلاد حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام بر مومنین جهان مبارک باد

..............................................................................................

 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله: انا مدینة العلم و علی بابها، فَمَن أرادَ العلمَ، فلیأت المدینة من بابها،

 

 پیامبر رحمت و مهربانی فرمود: من شهر علم و علی دروازه آن است؛ پس هر کس میخواهد وارد شهر شود، باید از دروازه اش وارد شود

 

ادامه مطلب...




      

یه برگه از آرشیو روزنامه جام جم (شهریور1390)، برای آقا پسرهای نوجوان یا بعضا جوان که دنبال معشوقه بازی های دوران خودشون هستند، کافیه.

امیدوارم همه بخوانیم و عبرت بگیریم

برای دریافت متن،کلیک کنید

 

 






      
اندر احوالات شیخ اعظم

سالروز ولادت شیخ مرتضی انصاری (شیخ اعظم) رحمه الله علیه، آن فقیه و شیعه ی به حقّ مولایمان امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام مبارک باد.

به همین مناسبت، با مرور مقداری از زندگی عارفانه ی ایشان و در عین حال، مراعات حال بیت المال مسلمین در احوالات ایشان، یادش را گرامی می داریم؛ امیدوارم که بتوانیم از الگوهای رفتاری این شیخ عظیم الشّأن، در زندگی شخصی و اجتماعی خودمان بهره بریم.

چه هنری؟

استاد شهید مرتضی مطهری درباره دقت شیخ انصاری در مصرف بیت المال می نویسد: «شیخ انصاری آن مردی که مرجع کل فی الکل شیعه می شود، آن روزی که می میرد، با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی وارد نجف شده است، فرقی نکرده است. وقتی که خانه او را نگاه می کنند، می بینند، مثل فقیرترین مردم زندگی می کند. یک نفر به ایشان می گوید: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات به دست شما می رسد، هیچ تصرفی در آنها نمی کنید.

می فرماید: چه هنری کرده ام؟ عرض می کند: چه هنری از این بالاتر؟!

می فرماید: «حداکثر کار من، کار خرکچی های کاشان است که تا اصفهان می روند و برمی گردند، خرکچی های کاشان را که پول به آنها می دهند که بروند از اصفهان کالا بخرند و کاشان بیاورند، آیا دیده اید که به مال مردم، خیانت کنند؟ آنها امین هستند و حق ندارند.

ادامه مطلب...




      

بسم الله الرحمن الرحیم

با نگاهی به پروژه های عمرانی-اجتماعی حکومت های اسلامی دوران صفویه و قاجاریه و....، به راحتی می توان پیوند دین و جامعه را مشاهده کرد.

از جمله های پروژه های منظور، می توان به میدان "نقش جهان"(امام) اصفهان (به عنوان یک نمونه ی بارز وجهانی) اشاره کرد.

ادامه مطلب...




      

مجنون شدم که راهیِ صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا کنی مرا

ادامه مطلب...




      


یک شبی مجنون نمازش را شکست

      بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

ادامه مطلب...




      
آخرین شب انتظار...

در کتاب "آخرین فرمانده اولین سرباز" صفحه 101 آمده است:

عارف گرانمایه و استاد بزرگوار حاج آقا شوشتری دام ظله العالی می فرمودند:

آخرالامر کار بدست خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باز خواهد شد و آخرین شب غیبت کبری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  پس از اقام? نماز عشاء در کنار خانه کعبه سر به سجده می گذارد و تا اذان صبح ذکر أمن یجیب المضطر إذا دعاه ویکشف السوء را بطور مستمر می خواند گویا قلب مبارک  حضرت از این غیبت طولانی گرفته که تا اذان صبح این ای? شریفه را می خواند، چرا که مضطر واقعی خود اوست.

هنگام اذان صبح جبرئیل به خدمت حضرت می آید و سرمبارک حضرت را از سجده بر می دارد و می گوید: ای حجت خدا از این حالتِ شما، ملائکه الهی به گریه افتاده اند، برخیز که خدای متعال دعای تو را مستجاب و فرج را امضاء نمود. (1)

1- به نقل از کتاب نوائب الدهور علامه میرجهانی و بحارالانوار مجلسی جلد 51 صفحه






      
سبوح قدّوس...

حضرت ابراهیم خلیل در صحرا چوپانی می کرد 


صدایی گفت:"سبوح قدوس ربنا و رب الملائکه و الروح" 


ابراهیم برگشت کسی را ندید.


فریاد زد: نصف گوسفندانم از آن تو بار دیگر بگو!!!

گفت : "سبوح قدوس ربنا و رب الملائکه و الروح"


ابراهیم گفت :نصف دیگر گوسفندانم برای تو بار دیگر بخوان.


گفت :"سبوح قدوس ربنا و رب الملائکه و الروح"


ابراهیم گفت خودم بنده ی تو، معشوقم را دیگر بار صدا کن !!!گفت... 


ندایی آمد: ای خلیل خدا من جبرئیلم برای آزمایش تو آمدم


" معراج السعاده "

 

 

 






      
امیدوار باش

 

آب هر چند آلوده باشد حتی لجن هم شده باشد  

                            اگر به دریا برگردد، صاف و زلال و پاک می شود 

 

یادت باشد

 خدا دریای رحمت است و ما چون آب آلوده

   اگر به آغوش رحمت او برگردیم کار تمام است و پاک می شویم



نبی ء عبادی انی انا الغفور الرحیم

به بندگانم خبر کن که من آمرزنده و مهربانم

                                    سوره ی مبارکه ی (حجر/49)






      

بسم الله الرحمن الرحیم

مقام خادم الزهراء را بشناسیم

در روایت از شیعه و سنی وارد است که: "اوّل من یدخل الجنة فاطمة" (فاطمه اولین کسی است که وارد بهشت می شود)

حدیث طولانی است؛ لذا به خلاصه ی آن بسنده می کنیم؛

امام محمدباقر علیه السلام از رسول الله صلی الله علیه وآله نقل میکند:

فاطمه سوار بر مرکبی که هزار مَلَک، از چپ، هزار مَلَک از راست، و هزار مَلَک پیشاپیش (در حالی که بال های خود را پهن کرده اند)، او را به سمت بهشت بدرقه میکنند

این مسیر ادامه پیدا میکند تا درب بهشت

درب بهشت، فاطمه برمی گردد و نگاه میکند

از جانب خداوند خطاب میرسد: دختر حبیبم! چه میخواهی؟ ما که بهشت را به تو بخشیدیم!

عرضه می دارد: خداوندا! می خواهم قدر و منزلت مرا بشناسانی!

خداوند می فرماید: دخترحبیبم! برگرد، از بین اهل محشر، هرکس ذره ای محبت تو یا محبت یکی از ذرّیّه ی تو را به دل داشته، دستش را بگیر و وارد بهشت کن

امام محمدباقرعلیه السلام می فرماید:

والله قسم، مادرم یک به یک، شیعیان و محبینش را جدا می کند، همچو پرنده ای که دانه های خوب را از دانه های بد جدا میکند...(تا آخر حدیث)

 

کسانی که خود را خادم الزهرا میدانید! شما خادم همچو خانمی هستید

اما یادتان باشد! این مقام را به هر کس ندهند

مبادا کاری کنیم که آن را از ما بگیرند؛

تا در این مقام، دست و پا میزنیم، نمی دانیم چه مقامی است؛ اما امان از آن لحظه ای که مقام را از ما بگیرند!!!

خادم الزهراء، همچو ماهی می ماند که در آب شناور است؛

ماهی تا زمانی که در آب شناور است، قدر آب را نمی داند، مگر لحظه ای که از آب، بیرون افتد؛ آن وقت است که قدر نعمت را می فهمد.

 

اما روایتی نقل کنم تا مقام دنیاییِ خادم الزهراء برایمان روشن شود.

 قطب الدین راوندی (از اعلام علما و فقها و محدثین متقدمین شیعه) نقل می کند:

 امّ ایمن بعد از شهادت حضرت زهرا، قسم خورد که در مدینه نمی ماند.

 سر به بیابان گذاشت. رفت به صحرا.

 در آن بیابان عربستان تشنه شد، به حد مرگ رسید،

 یک جمله گفت، گفت: "یا رب انا خادمة فاطمة"، من خدمتگزار فاطمه ام.

 تا این جمله را گفت: "از عطش کشته می شوم"، دلوی از آسمان سرازیر شد، شربتی نوشید.

از آن، شربتی نوشید که هفت سال، نه طعامی، نه شرابی، نه آب، نه نان، نه غذا، به این بدن دیگر نرسید[و احتیاج نداشت].

یعنی چه؟!!!

 یک کلمه گفت: من خادمه فاطمه ام

خادم واقعی اوست؛ او که فهمید زهرا که بود؛ خدمتش کرد و شد "خادمة الزهراء"

خادم الزهراء اگر بفهمد برای چه کسی خدمت می کند، حتما مستجاب الدّعوه خواهد شد، همچو ام ایمن

پس خادم شدن، معرفت میخواهد، سپس معرفت میخواهد، و سپس معرفت...

از خداوند مهربان می خواهم که ما را در لیست خَدَمَة الزهراء سلام الله علیها قرار دهد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته






      
   1   2      >